هیرادهیراد، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

مزمزۀ عشق ما: هیـــــــــــراد

22 ماهۀ خوردنی من!

سلام 22 ماهه ی خوردنیه خودم... باور کردنیه که یکسال و ده ماهت شده؟  وقتی روی مبلا راه میری، وقتی با زبون قشنگت حرفای خوشگل میزنی که خیلیاشون انگار به زبان ژاپنیه و سخت میشه متوجهشون شد! وقتی مثلا دعوات میکنم و سرتو میندازی پایین و تخس وار، همونجوری رو به بالا نگام میکنی و لباتم غنچه میکنی و می چسبونی به بینیت! مثلا عین خیالت نیست!! همۀ اینا یعنی بله، شما داری به دو سالگی نزدیک میشی...  من خیلی بهت زل میزنم... خیلی به حرکاتت دقیق میشم... خیلی از هر رفتارت به فکر فرو میرم و می پرم به روزای خیلی گذشته... شاید مادری همین باشه...  پسر گل مامان... یه سفر شمال رفتیم... با دخترداییها و دخترخاله و پسرخاله ی من و خاله ندا ای...
9 آبان 1394
1